سلام
من 1 سال با یه آقا پسری دوست بودم اخلاقش خوب بود و خیلی هم حرف ازدواج میزد
با اینکه خیلی خیلی خوب بود ولی بعضی از معیارای من واسه ازدواج نداشت منم دوسش داشتم ولی خیلی دودل بودم چی کار کنم قبول کنم یا زودتر تموم کنم
تا اینکه تصمیم گرفتم و باهاش صحبت کردم و گفتم من دیگه نمیتونم به این رابطه ادامه بدم و ما باهم فرق داریم و رابطه ای که آینده اش مشخص نیس به نفعه که زودتر تموم شه تا بیشتر از این وابستگی پیش نیاد.
ولی با این حرفم دلشو شکستم خیلی ...
گفت" باشه تموم میکنیم ولی هیچ وقت نمیبخشمت در حقم خیلی بدی کرد من خیلی دوست داشتم"
و اون فک میکنه من دارم بهش خیانت میکنم و این عذابم میده که در موردم فکر بد میکنه براش توضیح دادم پای هیشکی درمیون نیس دیگه نمیدونم باور کرد یا نه!!
آخه ما تو اوج خوبی تموم کردیم اصلا باهم دعوا نداشتیم
خیلی دوسم داره حتی خواست واسه بار آخر من ببینه وقتی همو دیدیم فقط اشک میریخت.
حس عذاب وجدان دارم .. دارم روانی میشم ، کارم شده فقط گریه گریه گریه
حتی خواستم دوباره برگردم پیشش ولی نمیدونم کاره درستیه یا نه !!!
ولی میترسم برگردم باز پشیمون بشم
اصلا نمیدونم چی کار کنم ، حالم اصلا خوب نیس
خواهشا کمکم کنین شرایطم اصلا خوب نیس ....
من کار اشتباهی کردم؟؟!!! میترسم آهش گریبانمو بگیره از طرفی منم خیلی واسش ناراحتم آخه واقعا منو دوس داش